روزی با دوستان!
سه شنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۴۶ ب.ظ
امروز اندکی دیرتر از خواب خوش جستم.
همانا برای احوالات ثبت شرکت راهی اداره ارشاد اسلامی شدم که فهمیدم کارمند بزرگوارشون نیست لذا دست از پا درازتر برگشتم.
تا عصر هم اندکی لغات انگلیسی رو مرور کردم که دچار فراموشی و به طبع اون حماقت نشوم!
از خیر آن هم که گذاشتیم با جنابان کیوان و فرشاد راهی بازدید از خیابان ها (همان وندالیسم!) شدیم.
از شدت درد پاهای من و کیوان برگشتیم و رفتیم مثل لشکر مغول به خان طعام که کباب کوبیده ناب باشد حمله ور شدیم!
الان هم که برگشتم و این سطور رو می نویسم!
و من الله توفیق
۹۴/۰۴/۳۰